وجه تسمیه ولایت غزنی
غزنه مهد تمدن
وجه تسمیه ولایت غزنی
منار تاریخی ولایت غزنی
دروازه قلعت ولایت غزنی
نمای عمومی بالاحصارولایت غزنی
قلعت تاریخی ولایت غزنی
وجه تسمیه ولایت غزنی
تحقیق: الحاج محمد کریم (یاری)غزنوی
شهرغزنی پایتخت فرهنگی جهان اسلام که در هفتاد مایلی جنوب کابل واقع شده است روزگاری پایتخت شهنشاهی مقتدر و غنی سلاطین غزنوی بوده است. جالب است بدانیم بدلیل فزونی عالمان و بزرگانی که دراین شهر مدفون اند این شهر را مدینه ثانی نیز نامیده اند. مساحت این شهر (23378)کیلو مترمربع و ارتفاع آن از سطح بحر(2220)متر می باشد. موقعیت جغرافیایی این شهر در عرض شمالی (33)درجه و(37) دقیقه و در طول(68) درجه و(48)دقیقه واقع است.
اما این شهر یکی از شهرهای باستانی و مهم جهان است. نامهای قدیمی این شهر باستانی به روایت از بطلیموس(گزنگ)است که معنی خزانه وگنج را می دهد. بعضی می گویند که در نواحی آب ایستاده مقرغزنی یا احتمالا دریاچه ناهور (بین کابلستان و زابلستان ) یک نوع گیاه مخصوص می رویده که آنرا «گز» می نامیدند و در وقت رستم و اسفندیار به گزنین مشهور شد که بعدها به غزنین تغیر یافت. به هر روی غزنین باستان از اهمیت فوق العاده ی به لحاظ علمی و تاریخی برخوردار است زیرا بزرگترین عارفان و عالمان برجسته تاریخ از این سرزمین ظهور کردند.
این شهر یکی از کهن شهرهای است که باستان شناس معروف بنام «وایدیم ماسون» عمر تاریخی این ولایت را 10000 ده هزار سال نگاشته است وبه گفته «گننگم» این شهر از مستحکم ترین بلاد شرقی و خیلی مصون می باشد و نام آن از«گازاکه» گرفته شده که در زبان فارسی قدیم به معنی خزانه میباشد. اینوس[300میلادی] و نانوس [500میلادی] این سرزمین را غیر قابل تسخیر خوانده است. ابو عبدالله یاقوت حموی غزنی را غزنین آورده،«هوان تسنگ» زایر چینی جغرافیا نویس عهد باستان در نتیجه باز دیدش غزنی را بنام (تسوTisso) (کوkou) (تهtha) یاد کرده و ساحه آن را (7000) لی می داند که هر لی نیم کیلومتر است.
از نظر این زایر غزنی قبل از اسلام مدت 7 قرن یعنی از دوم الی هشتم میلادی آباد و مرکز اداری بوده که هوشوکای یکی از پادشاهان کوشانی پایه گذاری کرده و در وقت هارون الرشید که از جمله خلفای عباسی بود بوسیله هارون الرشیدو فضل بن یحی و ابراهیم نابود گردید. مورخین عرب این منطقه را(ختزه )نامیده اند که همین غزنه کنونی است. قدیم ترین نام غزنه در اویستا بنام (کخره) سیزدهمین منطقه خوب است که علاقه ککرک غزنی تا حال این نام را نگاه داشته است. (پروفیسور امیل بنونست)زبان شناس فرانسوی در این راستاعقیده دارد که شاید کلمه غزنه همان «گانزاک» باشد اما در تحقیقات اخیر روشن شده که در پارچه های «سغدی» [1]گزنک یافته شده است که معنی خزانه را میدهد.
غزنی از شهر های کهن و پر نعمت سرز مین ماست در کتب جغرافیا وتاریخ کلاسیک خراسان و عرب آمده( غزنه درلغت به معنی وسیع ترین وپاکیزه ترین جاهاست )[2]ولی اینجا مقصود یکی ازشهرهای کهن وتاریخی بزرگ است شهریکه امروز برسر راه کابل وقندهار واقع شده ودرروزگارسلطان محمود غزنوی وفرزندان اویکی ازبلاد با شکوه وزیبا ومشهور جهان شناخته می شدمولف حدود العالم مینویسد : (غزنی شهریست ببراکوه نهاده و بانعمت سخت بسیار ) [3] ابن حوقل مینویسد : (غزنی از حیث ثروت و تجارت اهمیت فراوانی دارد . زیرا در دهانه هند قرار دارد.)[4] پرو فیسور بوسورت در دایرۀ المعارف اسلامی زیر نام غزنی می نویسد " شکل کلمه باید گنزک به معنی کنز و گنج بوده است . قدیمتر ین ذکر نام این شهر در قرن دوم میلادی جایی دیده میشود که بطلیموس (گنزکه) را در سرزمین پا رو پا میزاد ،1100 استا یاد ،به شمال کابل نشان میدهد[5]
لغت غزنه به نامهای (گزنه ) ، گنزک و گنجه (یعنی محل گنج و ذخایر) یاقوت گوید :
غزنه تلفظ عامه است و صحیح نزد علما غزنین است و آنرا تعریف کنند و (جزنه) گویند و مجموع بلاد آنرا زابلستان نامند و غزنه قصبه (کرسی) آن است. [6]
در زمان باستان غزنین و قندهار را زابلستان می گفته اند و مستشهد بر این قول ، شعر فرخی است :
شه زابلستان محمود غازی
سرگردنکشان هفت کشور
به نیزه کر گدن رابرکند شاخ
به زوبین بشکند سیمرغ را پر
واز بسکه که اولیاء و فضلاء در آینجا آسوده اند آن شهر را مدینه ثانی گفته اند و مردم خوب آن خطه از حد و عد بیرون است.[7]
سراج تواریخ به تائید قول رازی میفرماید :غزنی وقتیکه پایتخت شاهنشاهی قوی و غنی بوده و از کثرت اعلاء ،علما و فضلاء که در آنجا مدفون شده اند آنرا مدینه ثانیه میگفتند [8]
ابو اسحاق ابراهیم اصطخری در قرن پنجم و ششم هجری لهجه غزنی را بکار برده می نویسد:
رودی در میان غزنی می رود .و در همه نواحی بلخ هیچ شهری توانگر تر و پر تجارت تر از غزنی نیست.[9]
احسن التقاسیم در قرن چهارم هجری لهجه از غزنین را بکار برده و چینین می نویسد : غزنین قصبه ایست نه چندان بزرگ ولی دلباز وپرنعمت است.[10] مورخان عرب گاهی غزنه وگاهی غزنی و گاهی غزنین نگاشته انددر تعلیقات جغرافیای حافظ ابرو نام از غزنه برده و می نویسد غزنه دهکده های زیادی داشته و مشاهیر بزرگی را پرورانده است[11] بناءً متذکر گردید که در اصل غزنه بوده و ازکثرت قریه های زیاد که داشت ،کلمه غزنین را بکار برده با تائید قول پروفیسر (بن ونیست) او هم عقیده براین بود که شاید این کلمه (غزنه) همان (کانزاک) باشد اما طوریکه از تحقیقات اخیر پروفیسر مذکور بر میآید در پارچه (سغدی)[12] این کلمه را به لفظ (گزنک) یافته که بمنی خزانه میباشد [13] گردیزی برسم (غزنین ) ضبط کرده است .
ابومنصور ثعالبی اسم (غزنه) رابکار برده میگوید :
تُفـاع غــــزنـه نفاع و نفاج
کانه اشهد والریحان و الراح
(یعنی: سیب غزنه نافع و نفاح است ،چنانستی که شهد ی است خشبو و شرابی است گوارا[14] حضرت حکیم سنائی هم لهجه غزنین را بکار برده و از صحت اسم غزنین از صفت تصحیف کار گرفته و چنین گفته است
عرش و غزنین بنقش هردو یک است
گـــرچه غـــــزنین رفیع تر فلک است
در بیت بالا سنائی غزنین را تصحف عرش خوانده است و آن بدین دلیل که (قلب المؤمن عرش الله تعالی است) ودر غزنین هزاران دل مؤمن وجود دارد.[15]
منسوب به (غزنو)را غزنوی گویند ولی حکیم سنائی غزنوی را به شکل غزنچی نیز بکار برده است میفرماید :تاترا چرخ شاه غزنین خواند هیچ غزنچی غریب نماند.[16]
بغزنین تو مرجی از ده همچو دریا
خـراسان ز مدح تو گوهر گرفته
سید حسن غزنوی در چند جای دیوان خود به لهجه غزنین ،غزنی و ازباب احترام به این شهر از اسم (حضرت) استفاده کرده میگوید :
خواجگان حضرت غزنی که اهل سنت اند
چون فریضه این دعا گویند روزی پنج بار
ابوالفرج روزنی در باره ورد شا ه به شهر غزنین از بلندی مقامش لهجه حضرت را بکار برده میفر ماید:
شه باز به حضرت رسید همین
یکی زان مـــــرا بر نــــهند زین
از اقوال جغرافیا دانها ، مورخین و شعراء چنین استمداد میگردد که غزنی منحیث پایتخت تمدن اسلام حق مسلم زادگاه ابوالمجد مجدود حضرت حکیم سنائی و سلطان بزرگ محمود بت شکن بوده واست بناءً باید در حفظ و نگهداری و حرمت پایتخت اسلام که بیک نام مقدس الحاق گردیده که او (تمدن اسلام) است .
از هیچ گونه سعی دریغ ننمایم و در احیای حفظ آبدات تاریخی که میراث فرهنگ کهن ما را به احتزاز در آورده به پیمانه زیاد جد و جهد نمایم ونگذاریم که این نام پر افتخار ما به حذر رفته و از آن استفاده اسلامی نمایم این تحفه کشورهای اسلامی مختص به غزنی نبوده بلکه افتخار فرد ،فرد وطن عزیز مان افغانستان است .