غزنه مهد تمدن
غزنی قبل از اسلام
تحقیق: الحاج محمد کریم (یاری)غزنوی
ازنظر تاریخی غزنه قبل ازاسلام وجود داشته وازجمله شهرهای آباد بوده است محمدولی "زلمی" دررساله خویش (غزنی تاریخی جغرافیه ) ازقول (واریم مافون) مینویسد که دراثر کندن کاری درولایت غزنی دراین منطقه 1000 – 2000 سال پیش هم انسانها زندگی میکردند وغذا خود را بواسطه شکار بدست میآورد.[1]
والله علم
آقای انکسندرکنونیعم ازقول دو شاعر یونانیNonos 500 سال قبل ازمیلاد و Dionysius حدود 300 سال قبل ازمیلاد غزنه رابنام Gazaca گزکه وگزو Gazou یاد نموده هیون تسنگ سیاح چینی درحدود 25 جون 644 میلادی = 24 هجری این شهر را سیاحت نموده و آنرا پایتخت (تساوکیو تر) زابلستان خوانده و نام شهر غزنی را(هو- سی- نا) نگاشته است .[2] درکتب تاریخی وجغرافیا ازآن نامبرده شده است.
پروفیسر بن وینست عقیده.. دارد که شاید این کلمه همان (گانزاک ) باشد اما چنانکه ازتحقیقات اخیرپروفیسرمذکوربرمیآیددرپارچه سغدی: [3] این کلمه رابه لفظ (گزنک) یافته که به معنی خزانه می باشد مورخان عرب گاهی آنرا غزنی ،گاهی غزنه وگاهی غزنین نگاشته اند . دررساله نفیسی که آقای کهزاد بنام مدنیت اوستائی نگاشته سرزمین کحزه را ازروی اوستا سیزدهمین سرزمین خوب ومقدس اوتسائی یافته ومتعقد است که بقول بعضی مورخان کخره عبارت ازهمین ککرک که به 12 کیلومتری طرف جنوب غزنیست درعصر مسافرت هیون تسنگ که هنوز آثار فتوحات اسلامی باین سرزمین نرسیده بااین جز ئیات گفته میتوانم که ولایت (تسوکوته) ویا(تساوکیوتر) علاقه رادراطراف غزنی دربرمیگیرد که حدود آن بطرف جنوب غرب تاحوالی مقر وبطرف شمال شرق تا نزدیکی میدان ووردک میرسد وبطرف جنوب لوگر وعلاقه گردیز شامل آن بود شهر (هو- سی- نا ) همان غزنی وشهر (هو- سا – لا) باید حوالی مقر تجسس نمود زبان اهالی آنرا مختلف ازعلاقه های مجاور خوانده ثعالبی آورده است غزنی درزمان زال وجود داشته است وازشهرهای آبادان دانسته وشاهنامه فردوسی نیزبه این نکته اشاره شده آنجاکه می گوید :
گزین کرد خسرو رستم سپرد بدو گفت کای نامبردار گرد
ره سیستان گیرو برکس بگاه به هندوستان اندر آور سپاه
ز غز نین برو تا به راه برین چو گردد تورا تاج و تخت و نگین
جای دیگر نیز به این موضوع اشاره میکند:
که اوراست تا هست زاولستان همان بست و غزنین و کابلستان
ولایت غزنی ( فارسی نو: گنزک، یونانی: Gāzaca/گازکه، چینی:Ho - Si - Na، عربی: غزنین ) یکی از ۳۴ ولایت افغانستان به مرکزیت شهر غزنی می باشد که از ولایات جنوب شرقی افغانستان به شمار می رود. غزنی با ۱٬۳۶۲٬۵۶۴ جمعیت پنجمین ولایت پرنفوس افغانستان می باشد با اقوام مختلف. این ولایت از لحاظ مدیریت اداری به نوزده ولسوالی تقسیم شده است و ۲۲٬۹۱۵ کیلومتر مربع پهناوری دارد.
نام غزنه تلفظی در زبان فارسی شرقی است از واژه گَنزَک که در زبان فارسی قدیم به معنای گنجه ( "گنج" ) بوده است و نام غزنه پس از روی دادن جایگشت آوایی گنزک/گزنک به شکل کنونی درآمده است. به زبان یونانی باستان: احتمالاً همان Gázaca/گَزَکه یا Gāzaca/گازکه که بطلمیوس ( در کتاب ۶، فصل ۱۸، بند ۴ از Geographia ) آورده؛ به زبان چینی قدیم: Ho - si - na، آنطور که هیوان تسانگ، زائر مشهور چینی سدهٔ هفتم میلادی یاد کرده؛ واژهٔ درست غزنین به نون آخر است و غزنه یا غزنی تلفظ عامه می باشد.
غزنی با قدمت بیش از ۱۰۰۰ قرن یکی از کهن ترین مناطق جهان به شمار می رود. ابزارهای مربوط به دورهٔ پارینه سنگی زیرین با قدمت بیش از ۱۰۰ هزار سال پیش در دشت ناوُر در غرب غزنی پیدا شده است. این ابزار شامل تعدادی ابزار سنگی ساخته شده از کوارتز است که شامل تراشه، ساطور، رنده، تیشه و تبر ابزار هستند. این آثار نخستین شواهد بدست آمده از دورهٔ پارینه سنگی زیرین در افغانستان هستند.
غزنی در طول قرن هفتم میلادی یکی از مراکز مهم بودایی در افغانستان بود. کاوش های تیم باستانشناسی لهستانی نشان می دهد که آثار مذهبی کشف شده از تپه سردار غزنی هر دو فرهنگ هندویی و بودایی را دارا است.
"دو مرکز بزرگ بودایی دیگر، فندقستان و تپه سردار ( غزنی ) مسئله کاملاً متفاوتی است و دوره دیگری از تأثیرات هند بین قرن های هفتم تا هشتم را نشان می دهد. این بازنمایی ها موضوعاتی را از مهایانه شناسی نشان می دهد و حتی در مورد سایت اخیر جنبه های وجره یانه را تصور می کنیم که قبلاً خود را در صومعه های بزرگ هند مانند نالاندا تثبیت کرده بودند.
"مکان مهم دیگر تپه سردار ( معروف به تپه ای ناگارا ) در نزدیکی غزنی است که شاید تا قرن هشتم میلادی فعال بوده باشد. از این دوره یک مجسمه عظیم از بودای پارنیوارا ( بودا در منطقه خاصی خوابیده بود ) بدست آمد. مجسمه ای بسیار مشابه درست در شمال افغانستان، در آژینه تپه، تاجیکستان پیدا شده است. اما آنچه جالب تر است یافتن یک مجسمه از خدای هندو دپورگا ماهیشاسورا - ماردینی در همان محل است.
منابع:
[1] - جغرافیه تاریخی غزنی محمد ولی زلمی ص
[2] - سلطنت غزنویان ص357
3- سغدی : مجموعه ستو سغدی جای مهمی راهمان ذخیره آثار خطی بی مانند گرفته که در سالهای 1932- 1933 میلادی در ویرانه های یک دژ نظامی واقع کوه ( ماوگ ) که ازسمر قند یک صد و بیست کیلومتر فاصله دارد از میان خاک کشیده شده است از خواندن و نشر این اسناد که در بین سالهای 1930 و 1960 صورت گرفته است .