غزنه مهد تمدن
(فتح غزنین به دست مسلمین وفرما نروایان اسلام)
ابن خلدون در تاریخ و فرهنگ مناطق اسلامی ، به اهمیت غزنی اشاره می کند . او غزنی را در قرون وسطی ، به عنوان مرکز قدرت و فرهگ در منطقه قندهار و افغانستان قدیم ،معرفی می کند . غزنی در دوره های مختلف محل حکومت و مرکز فرهنگی بوده ، و نقش مهمی در تاریخ اسلام و منطقه داشته است . ابن خلدون بر تا ثیر آن در توسعه علمی ،فرهنگی و اقتصادی اشاره کرده است ، و این شهر را در کنار دیگر مراکز بزرگ آن زمان قرارمی دهد .
اعراب بانخستین حمله ای که درحدود بیست سال پس ازرحلت پیامبر مقدس اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) کردند خویش رادرسرزمین که امرروز بنام افغانستان شهرت دارد رسانیدند دامنه این حمله بزودی جلگه های باختروسیستان رافراگرفت وبه مرکز افغانستان رسید مجاهدین اسلام برای نشر دین اسلام چندین دفعه درافغانستان آمده اند اول درسنه 21 هجری قمری دروقت خلافت حضرت عمر (رض) یک لشکر درتحت قیادت احنف بن قیس (رض) جانب افغانستان سوق داده شدکه احنف موصوف هرات ومرو وبلخ رافتح کرد ویزدجر پادشاهی ایران بفرغانه پناه برد باردوم دوتن سرلشکر عرب عاصم بن عمروتمیمی (رض) وعبدالله بن عمیر بالشکری برسیستان وپایتخت آن زرنج حمله آوردند درآخروقت خلافت حضرت عمر (رض) درسنه 24 هجری ومردم اینجا رادرشهر زرنج حصاری ساختند درآخربدان خراچ وباژ صلح کردند ودرین وقت پهنائی سیستان پیش ازخراسان بودکه مرزهای آن بقندهار وترک[1]میپیوست.[2]
دروقت خلافت حضرت عثمان (رض) درسنه 28 یا32 لشکری به سرکردگی عبدالله بن عامر بطرف افغانستان سوق داده شدوحضرت عبدالله بن عامر یک دسته مجاهدین رابه سرکردگی عبدالرحمن بن سمره بن حبیب قریشی ازراه غزنی برکابل فرستاد وقتیکه درکابل رسیدند اعرج نام پادشاه کابل بود اعرج بالشکر قوی خود که داشت دربیرون جنگ کرده بعدازشکست داخل شهر گردید عبدالرحمن بن سمره هم شهر رامحاصره کرد بالاخره شهر رابه تصرف خودآوردند وعالی شهر خراج راقبول دارشدند درین وقت خود اعرج که دستگیر شده بود اسلام راقبول کرد[3] بعدازآن عبدالرحمن (تیمم، قیس وجبیر) (رض) راباچند نفر صحابه برای تعلیم فرائض وآداب اسلامی درکابل گذاشت وخود آن باردیگر مسلمین رفتند ودرین وقت شهادت حضرت عثمان (رض) بمیان آمد واعرج شاه هم فوت شده بودوجبال شاه نام که بعد وی پادشاه شده بود ازیک طرف ازشهادت حضرت عثمان (رض) خبر شده بود وازطرف دیگر که بین مسلمین که درمدینه ومکه معظمه جنگ واقع شده بود استفاده نموده ازتادیه خراج ابا ورزید وحضرت تمیم وجابر(رض) با اصحابیان معیت وی درموضعیکه درکابل حالا به شهدای صالحین مشهور است شبخون برده ناگیهانی تمام آنرا به شهادت رسانید .
درهمین تاریخ درفتح کابل مینگارد ابن سمره تاسنه 35 هجری قمری سلاله حکمرانان محلی سیستان که مرزبان اخیر آن پرویز یاایران نامداشت بدست فاتحان عرب منقرص ومنقاد شدند ویک سال بعدبازهمان مرد مجرب ومدیرعرب عبدالرحمن ابن سمره که در امورسیستان سابقه معرفت وتجربتی داشت ازطرف امیر حضرت معاویه بن ابوسفیان (هنگام جنگ ضفعین ) به حیث والی سیستان مقرر ودرسنه 36 هجری قمری فرستاده شد. عبدالرحمن ابن سمره باجمعی ازسرداران نامدارعرب که عباد بن حسن یاور اوبود ، عده ئی ازدانشمندان اسلامی مانند حسن بصری هم بااوبودند به سیستان آمد دراینجا مسجد آدینه ومرکز تبلیغ اسلامی راقایم کرد که حسن بصری درآن احکام اسلامی رادرس میگفت :
عبدالرحمن بن سمره [4]بعدازاندک اقامتی درسیستان ازراه خواش وبست به رخج (قندهار کنونی) و زابلستان آمد ومردم اینجاها راکه ارتداد کرده بودند گاهی باستعمال نیرو وهنگامی بصلح میطع نمود وبکابل شد بدین لحاظ باید گفت که غزنین توسط عبدالرحمن ابن سمره درآخردوره خلافت حضرت عمرفاروق اعظم (رض) فتح گردیده چنانچه در تعلیقات تاریخ سیستان مینوسد که فاتح غزنین ربیع نیست بلکی عبدالرحمن ابن سمره است . والله علم بصواب
[1] - بقول استاد حبیبی (شاید ترک بفتحین سرزمین نزدیک غزنه ) بوده است چرا که ترکها در این جا مسکن گزین بوده ترک بن یافث را یازده پسر بود یکی از آنجمله خلج نام داشت و فرزندان او را خلجی گویند که بسیاری از امرای ناصرالدین و سلطان محمود غازی از قوم خلج بوده اند .
[2] تاریخ افغانستان بعد از اسلام عبدالحی حبیبی ج1 ص154
3 - کابل شاهیان محمد صدیق ص 53
[4] عبدالرحمن بن سمره بن حبیب بن عبدشمس بن عبدامناف بن قصی بن کلاب بن مرة بن کعب بن لوی غالب بن فهر بن مالک بن انصر و کنیت او ابوسعید بود